نوشتهی بازاندیشی روی جبر – فکرورزی به جای دستورزی با نمادها را با این تمام کردم که یکی از نتایج بازاندیشی روی جبر دبیرستانی، فکر کردن به جبر دبستانی است!
این ایده برای آموزشریاضیکارها جدید نیست. مثلاً مقالهی امیر اصغری و لیلا خسروشاهی۱ که در ادامه میآید، یکی از مقالههای زیبایی است که در این باره دیدهام. اما مقاله بیش از زیبا بودن، برای مخاطبان ایرانی درخشان است؛ چرا که دربارهی ظرفیت کتابهای درسی دبستانهای ایران برای جبرورزی صحبت کرده است.
این مقاله چهار بستر مناسب برای جبرورزی در دورهی ابتدایی را معرفی کرده است که میتوان تفکر جبری را در دل آنها محقق نمود. این چهار بستر عبارتند از:
مسئلههای کلامی، الگویابی، مفهومسازی نماد تساوی و تعمیم قوانین حساب.
سپس در هر کدام از این چهار حوزه، مثالهایی از کتابهای درسی دورهی دبستان آورده است که میتوان با کمی تغییر در آنها، امکان توسعهی تفکر جبری را فراهم کرد. خواندن این مثالها چشم معلم را در دیدن فرصتهای جبرورزی در دبستان، تیز میکند و او را برای معلم «ریاضی ارزشمند بودن، آمادهتر مینماید.
امیر اصغری در «یادداشتهای یک معلم» همین ایدهی پیشنهادهای تغییر برای غنی کردن کتابهای درسی را دنبال میکند و دربارهی کتابهای دورهی متوسطهی اول و دوم مینویسد. مثلاً در اینجا مثالی از جبر در متوسطه آمده است.
من هم در ادامه، در مجموعهی نوشتههای بازاندیشی روی جبر، مثالهای دیگری مینویسم.
- امیر اصغری و لیلا خسروشاهی. (۱۳۹۵). بسترهای مناسب برای جبرورزی در دورهی ابتدایی همراه با تحلیل محتوای جبر در کتابهای ریاضی دورهی ابتدایی ایران بر اساس چارچوب پیشنهادی. فصلنامهی نوآوریهای آموزشی، شماره ۵۹. ↩︎
دیدگاهتان را بنویسید